دربارهی درخت سرو بودم
برای نودوهشتمین سالگرد تولد ثمین باغچهبان
نوشته: امیر بهاری
این صدای صداست. اول و آخر و ظاهر و باطنِ روایت است. آهنگسازی قطعهاش را به مثابه متن به میان آورده و پای این متن ایستاده و سخن میگوید. کلماتش پردهها کنار میزند که جانمایه این قطعه چیست. شرح او کالبدشکافی یک قطعه با کاترهای تیز و حساس یک آهنگساز بیبدیل است.
اثر هنری ناب در گذر زمان راهش را پیدا میکند و در طول دورانها تابیدن نورهای متفاوت به آن منجر به روشن شدن زوایای مختلفش میشود و زمانی که مولف نیت به واگویی زیرمتنهای اثرش میکند، به نوعی این جاودانگی را به خطر میاندازد. انگار جایی که مخاطب باید بایستاد را تکلیف میکند. اما در مورد این صدای تازه منتشر شده از ثمین باغچهبان که در سال ۱۳۵۴ خودش در تنهایی ضبط کرده، ماجرا بسیار متفاوت است. این صدا ورای یک اثر (اینجا درخت سرو بودم) عمل میکند. خالق ماندگاری چون «رنگین کمان» دارد برای ما شرح میدهد که یک قطعه چگونه با جزئینگری و نقشنویسی برای تک تک سازها در شمایل یک ارکستر، سامان مییابد، به بلندیهای خود میرسد و شکوفا میشود.
احمد پژمان، دردانه موسیقی ایران که ثمین را بهترین آهنگساز «قطعات با کلام» میداند، میگوید قطعهی خوب، همیشه یک قصه دارد که باید به زبان موسیقی روایت شود. «درخت سرو بودم» مصداق کلام پژمان است که قصهی خوبِ یک قطعه، چگونه قصهای است. چگونه تک تک نتها و سازها و آوازها، بدل به کلمهها و جملهها و آدمهای قصه/قطعه میشوند.
افشاگری ثمین باغچهبان از نتها و نغمههای این قطعه، یک مستر کلاس آهنگسازی است. درسگفتاری است برای آهنگسازان نسل جوان که چگونه ورای الزاماتی چون هارمونی ، کنترپوان و ... در پی کنکاش عمیقتری برای به قوام رساندن یک قطعه باشند.
این صدای ثمین در خلوت است. سیگار و کبریت و زیرسیگاریاش کنار او هستند. کسی از او نخواسته چنین کند. او در خلوت است، نشسته و دارد متنی که نوشته را میخواند. چرا انقدر مینوشت و ترجمه میکرد؟ در پی چه چیزی بود؟ آیا به آینده فکر میکرد؟ به روزهایی که موسیقی در تنگناست و موسیقیدان کاربلد و شریف در هزارتوهایی گرهخورده با التزامات سیاسی گرفتار شده؟ و آیا او این صدا را از نیم قرن پیش به امروز فرستاده تا به آهنگساز ایرانی راهی به رستگاری نشان دهد: ببین که ژرفای نغمهای کوتاه از سرزمین مادری چگونه میتواند دستمایهی خلقی چنین زیبا باشد!
امروز نودوهشتمین سالگرد تولد ثمین باغچهبان است و چه از این زیباتر که برای اولین بار از زبان خودش تفسیر او از موسیقی و شرح او از قطعهی «درخت سرو بودم» را بشنویم.